اکبر و حسن میزند سربازی
فرمانشدون اسحله رو میده به اکبر
میگه این چیه :
اکبر میگه توفنگ
فرمانده میگه نه این ناموسه توه این خواهرته این مادرته این عمته این خالته
بعد اسلحه رو میده به حسنه میگه این چیه>
حسن میگه
این ناموسه اکبره این خواهره اکبره این مادره اکبر این عمه و خاله ی اکبره ههههههه
نظر یادتون نره
جک و مطلب مذهبی اموزنده خنده دار هر چی دارید دارید بفرستید با اسم خودتون میزاریم تو سایت
یا عضوبشد به عنوان نویسنده خودتون بزارید تو سایت
با تشکر یاران باران