- کجا میری پسرم؟
- باشگاه
- هوا سرده لباس گرم بپوش
-چشم مامان
- با ماشین میری؟
- بله
- با احتیاط بری ها
- چشم حاج خانوم
- شام میخوردی بعد میرفتی
- نه سنگین میشم،برگشتم میخورم
-مواظب خودت باش
- چشم نفس من،مادرمن،گل من،هستی من
- مزه نریز بدجنس،نمیخوابم تا برگردی
-آخه شاید طول بکشه تو بخواب
- یه مادر تا بچه اش برنگرده خونه نمیخوابه نمیخوره نمیشینه یه جا،اینارو یادت باشه!
و مثل همیشه منم و مادری که دلش هر لحظه و هر ساعت نگران من است،باوجود آن همه سفارش بازهم وقتی پایم را از خانه بیرون میگذارم زنگ بارانم میکند آنقدر زنگ میزند و سفارش میکند که انگار بار اولم است میروم باشگاه،یا دارم میرم سفر قندهار ! نبض زندگیم "مادر"