loading...
پـورتـال خوانـدنی ها , سبک زندگی ,علمی و پزشکی , مذهبی ,گالری عکس هنرمندان, پرتال تفریحی
سمیرا بازدید : 503 سه شنبه 17 تیر 1393 نظرات (0)

داستان خویشاوند الاغ

روزی ملا الاغش را که خطایی کرده بود می زد, شخصی که از آنجا عبور می کرد اعتراض نمود و گفت: ای مرد چرا حیوان زبان بسته را می زنی؟

ملا گفت: ببخشید نمی دانستم که از خویشاوندان شماست اگر می دانستم به او اسائه ادب نمی کردم؟!

__________________

داستان دم خروس

یک روز شخصی خروس ملا را دزدید و در کیسه اش گذاشت,

ملا که دزد را دیده بود او را تعقیب نمود و به او گفت:خروسم را بده! دزد گفت: من خروس ترا ندیده ام,

ملا دفعتا دم خروس را دید که از کیسه بیرون زده بود به همین جهت به دزد گفت درست است که تو راست می گویی ولی این دم خروس که از کیسه بیرون آمده است چیز دیگری می گوید.

__________________

داستان خروس شدن ملا

یک روز ملا به گرمابه رفته بود تعدادی جوان که در آنجا بودند تصمیم گرفتند سر بسر او بگذارند به همین جهت هر کدام تخم مرغی با اورده بودند و رو به ملا کردند و گفتند: ما هر کدام قدقد می کنیم و یک تخم می گذاریم اگر کسی نتوانست باید مخارج حمام دیگران را بپردازد!

ملا ناگهان شروع کرد به قوقولی قوقو! جوانان با تعجب از او پرسیدند ملا این چه صدایی است بنا بود مرغ شوی!

ملا گفت : این همه مرغ یک خروس هم لازم دارند!

__________________

داستان الاغ دم بریده

ک روز ملا الاغش را به بازار برد تا بفروشد, اما سر راه الاغ داخل لجن رفت و دمش کثیف شد, ملابا خودش گفت: این الاغ را با آن دم کثیف نخواهند خرید به همین جهت دم را برید.

اتفاقا در بازار برای الاغش مشتری پیدا شد اما تا دید الاغ دم ندارد از معامله پشیمان شد.

اما ملا بلافاصله گفت : ناراحت نشوید دم الاغ در خورجین است!؟

__________________

داستان مرکز زمین

یک روز شخصی که می خواست سر بسر ملا بگذارد او را مخاطب قرار داد و از او پرسید: جناب ملا مرکز زمین کجاست؟

ملا گفت : درست همین جا که ایستاده ای؟

اتفاقا از نظر علمی هم به علت اینکه زمین کروی شکل است پاسخ وی درست می باشد.

__________________

داستان پرواز در اسمانها

 

 

ردی که خیال می کرد دانشمند است و در نجوم تبحری دارد یک روز رو به ملا کرد و گفت:

خجالت نمی کشی خود را مسخره مردم نموده ای و همه تو را دست می اندازند در صورتیکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر می کنم.

ملا گفت : ایا در این سفرها چیز نرمی به صورتت نخورده است؟

دانشمند گفت :اتقاقا چرا؟

ملا با تمسخر پاسخ داد: درست است همان چیز نرم دم الاغ من بوده است!

__________________

داستان درخت گردو

روزی ملا زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی به شدت به سرش اصابت کرد و سرش باد کرد. بعد از آن شروع کرد به شکر کردن

مردی از انجا می گذشت وقتی ماجرا را شنید گفت:اینکه دیگر شکر کردن ندارد.

ملا گفت: احمق جان نمی دانی اگر به جای درخت گردو زیر درخت خربزه خوابیده بودم

نمیدانم عاقبتم چه بود؟!

__________________

داستان قیمت حاکم

وزی ملا به حمام رفته بود اتفاقا حاکم شهر هم برای استحمام آمد حاکم برای اینکه با ملا شوخی کرده باشد رو به او کرد و گفت : ملا قیمت من چقدر است؟

ملا گفت : بیست تومان.

حاکم ناراحت شد و گفت : مردک نادان اینکه تنها قیمت لنگی حمام من است.

ملا هم گفت: منظورم همین بود و الا خودت ارزش نداری!

__________________

داستان قبر دراز

روزی ملا از گورستان عبور می کرد قبر درازی را دید از شخصی پرسید اینجا چه کسی دفن است!

شخص پاسخ داد : این قبر علمدار امیر لشکر است!

ملا با تعجب گفت: مگر او را با علمش دفن کرده اند؟!

__________________

داستان خانه عزاداران

روزی ملا در خانه ای رفت و از صاحبخانه قدری نان خواست دخترکی در خانه بود و گفت : نداریم!

ملا گفت: لیوانی آب بده!

دخترک پاسخ داد: نداریم!

ملا پرسید: مادرت کجاست:

دخترک پاسخ داد : عزاداری رفته است!

ملا گفت: خانه شما با این حال و روزی که دارد باید همه قوم و خویشان به تعزیت به اینجا بیایند نه اینکه شما جایی به عزاداری بروید!

__________________

داستان بچه ملا

روزی ملا خواست بچه اش را ساکت کند به همین جهت او را بغل کرد و برایش لالایی گفت و ادا در می آورد, که ناگهان بچه روی او ادرار کرد!

ملا هم ناراحت شد و بچه را خیس کرد.

زنش گفت: ملا این چه کاری بود که کردی؟

ملا گفت: باید برود و خدا را شکر کند اگر بچه من نبود و غریبه بود او را داخل حوض می انداختم!

__________________

داستان نردبان فروشی ملا

روزی ملا در باغی بر روی نردبانی رفته بود و داشت میوه می خورد صاحب باغ او را دید و با عصبانیت پرسید: ای مرد بالای نردبان چکار می کنی؟ملا گفت نردبان می فروشم!

باغبان گفت : در باغ من نردبان می فروشی؟

ملا گفت: نردبان مال خودم هست هر جا که دلم بخواهد آنرا می فروشم.

__________________

داستان لباس نو

روزی ملا ملا به مجلس میهمانی رفته بود اما لباسش مناسب نبود به همین جهت هیچکس به او احترام نگذاشت و به تعارف نکرد!

ملا ه خانه رفت و لباسهای نواش را پوشید و به میهمانی برگشت اینبار همه او را احترام گذاشتند و با عزت و احترام او را بالای مجلس نشاندند!ملا هنگام صرف غذا در حالیکه به لباسهای نواش تعرف می کرد گفت: بفرمایید این غذاها مال شماست اگر شما نبودید اینها مرا داخل آدم حساب نمی کردند.

__________________

داستان ملا و گوسفند

روزی ملا از بازار یک گوسفند خرید در راه دزدی طناب گوسفند را از گردن آن باز کرد و گوسفند را به دوستش داد و طناب را به گردن خود بست و چهار دست و پا به دنبال ملا را افتاد.

ملا به خانه رسید ناگهان دید که گوسفندش تبدیل به جوانی شده است

دزد رو به ملا کرد و گفت من مادرم را اذیت کرده بودم او هم مرا نفرین کرد من گوسفند شدم ولی چون صاحبم مرد خوبی بود دوباره به حالت اول بازگشتم.

ملا دلش به حال او سوخت و گفت: اشکالی ندارد برو ولی یادت باشد که دیگر مادرت را اذیت نکنی!

روز بعد که ملا برای خرید به بازار فته بود گوسفندش را آنجا دید. گوش او را گرفت و گفت ای پسر احمق چرا مادرت را ناراحت کردی تا دوباره نفرینت کند و گوسفند شوی!؟

__________________

داستان خانه ملا

روزی جنازه ای را می بردند پسر ملا از پدرش پرسید : پدرجان این جنازه را کجا می برند؟!

ملا گفت او را به جایی می برند که نه اب هست نه نان هست نه پوشیدنی هست و نه چیز دیگری

پسر ملا گفت : فهمیدم او را به خانه ما می برند!

سمیرا بازدید : 547 دوشنبه 08 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

به مناسبت گرامیداشت هفته شیراز و روز جهانی زمین پاک بزرگترین مانور پاکسازی رودخانه شیراز صبح امروز با حضور مسئولین و کارگران خدوم شهرداری این کلان شهر برگزار شد. در این مانور، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در رودخانه خشک شیراز پیدا شد!
هواپیمای گمشده مالزی در شیراز!



  به مناسبت گرامیداشت هفته شیراز و روز جهانی زمین پاک بزرگترین مانور پاکسازی رودخانه شیراز روز گذشته با حضور مسئولین و کارگران خدوم شهرداری این کلان شهر برگزار شد. در این مانور، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در رودخانه خشک شیراز پیدا شد! از جمله موارد مکشوفه در این طرح لاشه هواپیمایی بود که البته معلوم نشد چینی است یا مالزیایی یا ...

اما با توجه به این که مدت هاست مردم دنیا سرکار هستند که بدانند بالاخره تکلیف هواپیمای مالزیایی چه شد، این هواپیما را همان هواپیما تلقی کرده و به رسم قدما می گوئیم: انشالله که بادمجان است!

گرد اوری :ترفند-.html" title="فان ام سی" target="_blank">فان ام سی

سمیرا بازدید : 194 شنبه 30 فروردین 1393 نظرات (0)

نکته هایی کلیدی در اولین برخورد با خواستگارتان

 

وقتی برای نخستین بار با فردی که برای ازدواج درنظر گرفته اید روبه رو می شوید، باید بتوانید بهترین و مۆثرترین تاثیر را بر او بگذارید و با حفظ صداقت و درستکاری، از تمام مهارت های خود برای شناساندن شخصیت واقعی تان استفاده کنید.

مهارت تاثیرگذاری اولیه بسیار مهم است که متأسفانه بسیاری به آن بی توجهند یا بلد نیستند و در همان گام های نخست، شریک آینده زندگی خود را از دست می دهند.

تماس چشمی را جدی بگیرید

فراموش نکنید قدرت تماس چشمی بسیار زیاد است و اصلا نباید آن را دست کم گرفت. البته منظور از ارتباط چشمی، زل زدن یا خیره شدن به چشم طرف مقابل نیست

 

برای دیدن ادامه متن به ادامه مطلب مـــراجعه شود

سمیرا بازدید : 51 پنجشنبه 28 فروردین 1393 نظرات (0)

پیتزافروشی "خرگوش" در نیوزلند به تازگی روش خاصی را برای تبلیغ کردن انتخاب کرده است. این رستوران از بیلبوردهای تبلیغاتی جدیدی استفاده می کند که شاید دوست داران حیوانات را عصبانی و مجبور به واکنش کند زیرا این تابلو تمام از خرکوش های مرده ساخته شده است.

 

حتما تا به حال صدها بیلبورد تبلیغاتی دیده اید که در بزرگراه ها نصب شده اند و تبلیغ شرکت خاصی را نشان می دهند. هر شرکت برای آنکه بتواند بیشتر جلب توجه کند، ایده های  جدیدی را اجرا می کند و سعی می کند تا تابلوی خاصی را ایجاد نماید. این مسئله از جمله مهمترین موارد تبلیغاتی به حساب می آید.

پیتزافروشی "خرگوش" در نیوزلند به تازگی روش خاصی را برای تبلیغ کردن انتخاب کرده است. این رستوران از بیلبوردهای تبلیغاتی جدیدی استفاده می کند که شاید دوست داران حیوانات را عصبانی و مجبور به واکنش کند زیرا این تابلو تمام از خرکوش های مرده ساخته شده است.




ادامه مطلب +تصاویر بیشتر

ehsaniranshahi بازدید : 257 چهارشنبه 27 فروردین 1393 نظرات (0)

جدیدترین پیامک و اس ام اس های خنده دار و جالب 28 فروردین 1393

گلچین لطیفه های جدید و جوک های بامزه فروردین ماه 93

این قضیه درباره خانومای نسل جدید (مردان زن نما) برعکس هست!

♦.♦.♦.♦.♦

مهندسین نرم افزار صبور باشین، اینم میگذره
فقط چند تا فرم ثبت نام یارانه فامیلا رو ثبت کنین
بعدا ازتون در پروژه های بزرگتر استفاده میشه

سمیرا بازدید : 317 شنبه 23 فروردین 1393 نظرات (0)

درخت سنگ+تصـــاویر


درخت سنگ، نام درختی مشهور در ایالت وایومینگ آمریکا است که ریشه آن در درون یک سنگ قرار دارد و همین موضوع این درخت را در جهان بسیار مشهور کرده است.
 
 
 
 
ادامه تصاویر در دامـــــه مطلب
سمیرا بازدید : 377 دوشنبه 18 فروردین 1393 نظرات (0)

ویتامین های مختلف می توانند برای هر قسمت از بدن مفید باشند اما برخی از آن ها به طور استثنایی شما را در داشتن پوستی لطیف یاری می کنند.

برای داشتن یک پوست زیبا باید رفتارهای مناسبی داشته باشید تا هیچگاه دچار مشکلات مختلف نشوید. استفاده از کرم های مختلف، پودرهای متفاوت و حتی ماسک های میوه ای و غیره مواردی هستند که برای زیباتر شدن پوست از آن ها استفاده می شود اما ویتامین ها را همیشه ما به باد فراموشی می سپاریم که چه مقدار می توانند برای سلامت پوست مفید باشند.

 

ادامه متن در ادامــــــــــــــــــه مطلب.

سمیرا بازدید : 435 دوشنبه 18 فروردین 1393 نظرات (0)
"سو جونگو" یکی از رکورددارن گینس آن هم از نوع بسیار خاص است. این مرد رکوردی دارد که شاید هیچ کس نتواند به این زودی ها آن را از بین ببرد.

تخم مرغ یکی از شکننده ترین موادی است که در دنیا وجود دارد و با کوچکترین ضربه ای خواهد شکست همچنین به خاطر شکل عجیب بدنه اش تعادل خاصی ندارد و به راحتی به طرف پهلو می افتد و شروع به غلتیدن می کند. یکی از جالب ترین کارهایی که می توان با این ماده کرد حفظ تعادل آن در شرایط بسیار عجیب است.

"سو جونگو" یکی از رکورددارن گینس آن هم از نوع بسیار خاص است. این مرد رکوردی دارد که شاید هیچ کس نتواند به این زودی ها آن را از بین ببرد. سو می تواند تخم مرغ ها را بر روی عجیب ترین چیزها به صورت ثابت نگاه دارد. حفظ تعادل تخم مرغ آن هم روی سوزن حرفه اصلی این مرد است.

 

ادامه مطلب +تصاویر بیشتر

سمیرا بازدید : 707 پنجشنبه 01 اسفند 1392 نظرات (0)
داستان کوتاه رز آبی

داستان کوتاه رز آبی

چهار نفر از اعضاء خانواده قرار بود به مهمانی به منزل ما بیایند.همسرم سخت مشغول تهیّه و تدارک بود.
پیشنهاد کردم به سوپرمارکت بروم و بعضی اقلامی را که لازم بود بگیرم، مثل لامپ، حوله کاغذی، کیسه زباله، مواد شوینده و امثال آن.  از خانه بیرون رفتم.

داخل مغازه از این سو به آن سو شتابان رفتم و آنچه می خواستم برداشتم و به طرف صندوق رفتم تا بهای آنها را بپردازم.

 

برچسب های سایت: سایت تفریحی/ ترفند-.html" title="فان ام سی" target="_blank">فان ام سی/ورزشی/ورزشی/اجتماعی/اخبار/خبر گذاری/دانلود/برنامه اندروید/جاوا

فیلم های جالب/کلیپ خنده دار/ اینترنت/آموزش برنامه نویسی/شعر های باحال/بازی موبایل/روزنامه اینترنتی/سید محسن جلالی/اسلامشهر/چقوش/

اطلاعات کاربری
نظرسنجی
بازیگر زن مورد علاقه شما ؟
آمار سایت
  • کل مطالب : 1414
  • کل نظرات : 640
  • افراد آنلاین : 80
  • تعداد اعضا : 146
  • آی پی امروز : 167
  • آی پی دیروز : 30
  • بازدید امروز : 211
  • باردید دیروز : 2,442
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 3,228
  • بازدید ماه : 3,228
  • بازدید سال : 15,196
  • بازدید کلی : 2,370,634